
موضوع : آموزش سوره كوثـــــر
براي آموزش سوره كوثـــر ، داستاني بصورت نمايش توســـط كمك مــــربي ترتيب داديم كه با هـــم براي بچـــه ها گفته مي شود.
شــــرح داستـــــان :
روزي پيامبـــر اكــــرم (ص) در منزل بودنــد كه شخصــي بصورت خيلـي بلند در مــي زند ،پيامبـــر (ص) بـــراي بـــــاز كردن در مي روند كه آن شخص ( آدم بد ) با لحن تندي صدا مـــي كند محمـــد ، محمــــد ، در را باز كن . بچـــه ها جـون آنـقـــدر آن آدم بد بود كه حتــــي ″آقا محمد يا پيامبر″ هم نميگفت ، وقتيكه حضرت محمد (ص) در را باز كـــردن اون آدم بـد گفت : ″اي محمــد ! خـــدا به تو هيچ فرزندي نداده و تو ابتـــري ولي من يازده پســـر دارم و همگي پشت من هستند ولـــي تــو تنها خواهي مــــاند. ″حضرت محمد خيلي ناراحت شدند . بچه ها جونـم حضرت با روي خوش و مهربانــي ، اون آدم بـــد را به داخل خونه دعوت كردند بصرف شام و چايي ( آخه حضرت محمد(ص) خيلي مهربونو مهمان نواز بودن ) آدم بد گفت : ″مــن به داخل خونت نمي آيم ،مي خواهم بروم . ″ رفت و در را محكم بست . حضرت محمـــد(ص) به داخل منزلشان رفتند نماز خواندند و از خداوند مهربان خواستند كمكشان كنند . چند وقت بعد روزي حضرت محمد (ص) مي خواستند از مسجد به منـــــزلشان بروند كه ديدند داخل كوچه شان همه فرشته ها آمده اند و با خوشحالي به حضرت شكلات مي دهند ، وقتيكه پيامبر داخل خانه شدند ديدند كه حضرت خديجه دختري كوچك و زيبـــا در بغلشان است .حضرت محمد (ص) اسم كودك را گذاشتند فاطمـــه ،زهــرا هم صدايشان مي كردند بخاطر شكر گزاري و تشكر از خداي مهربان شتري براي فاطمه كوچولو قربانـــــي كردند و نماز شكر خواندند ( در اين قسمت نيز به بچه ها مي گويم كه در آن زمان شتر قرباني مي كردند الان بعضــي از پـــدر و مادرها گوسفند قرباني مي كنند) فاطمه دختر پيامبر بزرگ و بزرگتر شد تا اينكه با حضرت علــي (ع) ازدواج كـــردنــــد و خداوند فرزنداني به آنها داد كه هنوز هم همه دوستشان دارند و نسلشان با همان فرزندان به يادگار ماند و همه سعــي ميكنند مثل آنها باشند ولي اون آدم بد همه ي بچه هايش را از دست داد و نسلش از بين رفت و هيچ يادي ازش نموند.
اهداف درس:
- خداوند به پيامبـــر اسلام (ص) كوثــــر (حضرت زهرا (س) را هديه فرمودند.
- خداوند از پيامبـــر خواستن تا به شكرانه بدنيا آمدن كوثــر نماز بخوانند و شتــر قرباني كنند.
نظرات شما عزیزان: